مسجد جامع میمه از مساجد منحصر به فردی است که در استان اصفهان قرار دارد. این مسجد در گذشته آتسکده بوده، در دورههای تاریخی بسیاری سیر کرده و شهرت خاصی به خاطر معماری خود در بخش های مختلف دارد. قبل از توضیح دادن در مورد این مسجد، شما را با شهر میمه آشنا میکنیم.
شهر میمه
بخش میمه شمالیترین و بزرگترین بخش استان اصفهان و دارای سه شهر به نامهای میمه، وزوان و لای بید و هفت روستای واجد حد نصاب تشکیل شورا به نامهای زیادآباد، ازان، خسروآباد، ونداده، حسن رباط، لوشاب و موته میباشد. وجه نامگذاری برای شهر میمه در نتیجه تجزیه کلمهٔ “میمه” به “می”+”مه” بوده که به معنای “شراب ناب” میباشد. قرینهٔ درستی این وجه تسمیه وجود تاکستانهای فراوان در این منطقه بوده که احتمالاً مستوجب به عمل آمدن شراب انگور در قدیم میگردیدهاست. از لغتنامههای گوناگون و همچنین از قول مردم کنجکاو شهر میمه چنین بر میآید که قبل از ظهور اسلام، بر اساس عقاید دینی مردم و وفور تاکستانها و باغهای انگور مردم به تولید «شراب و می» میپرداختند. عدهای از اهالی عقیده دارند شهر میمه در زمان بهمن پسر اسفندیار و خسرو پرویز، باغستان و میخانه درباریان بوده و «می» مصرفی درباریان هخامنشی و ساسانیان از تاکستانهای این منطقه تهیه میگردید. مرغوبیت و خوشطعمی «می» حاصله از انگور باغات میمه باعث گردیده که نام قبلی این منطقه از «اهورامزداآباد» به «می می» محل تولید «می خوب» یا «می ماه» تغییر نام دهد. در گوشه فرشهای دست بافت قدیمی که در این منطقه پیدا شدهاست نیز نوشته شدهاست می می. پس از گذشت زمان کمکم اصطلاح «می می» به میمه تبدیل گردیدهاست.
مسجد جامع میمه
مسجد جامع میمه مربوط به دوره صفویه است و در شهرستان شاهینشهر و میمه، بخش میمه، شهر میمه خیابان فرهنگ واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۵۱ با شمارهٔ ثبت ۹۳۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. مسجد جامع شهر میمه از بناهای قدیمی میمه در ۴۰ کیلومتری اصفهان واقع شده است. بدلیل قرار داشتن شهر میمه در راه ارتباطی اصفهان ، مشاهیر و بزرگان زیادی به این مسجد آمده اند منقول است:ملا محسن فیض کاشانی می گوید : در طی سفری گذرم به مسجدی افتاد در قریه ای بنام میمه که بنظر می رسد این مسجد زیبا یادگار آل بویه باشد و با توجه به کتیبه بالای محراب آن . هنوز منبر شکسته و نیمه سوخته آن در گوشه ای دیده می شود . سنگ قبرهای اطراف مسجد تاریخی در حدود ۲۰۰ سال پیش را دارد . شخص دیگری بنام ابن بطوطه جهانگرد عرب در سال ۷۲۷ هجری از مسجد جامع میمه دیدن کرده و می گوید در سفر ، به قریه ای رسیدیم به نام میمه روستایی نیک و دارای باغهای انگور و قنوات متعدد و مسجدی زیبا که نهر آبی از وسط آن جاری است . در سال ۷۸۹ هجری امیر تیمور به جهت تنبیه سلطان زین العابدین که به دعوت او اعتنایی نکرده بود از راه همدان به گلپایگان و میمه رهسپار اصفهان می شود که در خاطرات خود می نویسد مردم میمه قبل از ورود من و لشکریانم به میمه به استقبال من آمدند در منطقه ای که قرقچی نام داشت آنها گوسفند و گاو قربانی و پیش کش کردند و سپاه مرا تا مسجد همراهی نمودند قشون نماز را در مسجد جامع میمه که دارای بنای زیبا و دیدنی با درختان سرسبز و نهر آبی روان بود ادا کردند . امیر تیمور به اصفهان رفته و عده زیادی از مردم اصفهان را قتل و عام کرده و در راه بازگشت مردم تمام قراء مسیر را کشته و تمام اماکن را تخریب نموده تنها محلی که از حمله تیمور درامان ماند قریه میمه بود که بخاطر خوش خدمتی و استقبال از امیر تیمور از دستبرد نیروهای او سالم ماند . روایاتی وجود دارد که در زمان فرار افغانهای یاغی از دست نادرشاه افشار، آنها این شهر را غارت کرد و افرادی که در داخل مسجد بودند را قتل عام کردند. پیدا شدن استخوانهای از انسان هنگام بازسازی مسجد در سال ۱۳۵۱ نیز سند آنرا به این واقعه ربط میدهد. در نمای قدیمی، به سمت قبله یک محراب وجود داشت که با خطوط کوفی تزیین شده بود و اطراف آن نیز گچبری، نقاشی و کاشیهای زیادی قرار داشتند که در طول تاریخ تخریب شده و سنگهای محراب آن باقی مانده است که جهت حفاظت به موزه ملی ایران منتقل شد. در گذشته نیز مسجد سردر زیبایی داشته که در سال ۱۳۳۸ قسمت پایین یکی از منارهها و سردر جهت ایجاد خیابان امام حسین(ع) تخریب شد و دیگر گلدستهای مانند آن ایجاد نشد. همچنین درختانی در مسجد هستند که قدمتی تاریخی داشته و در ایمان و اعتقادات مذهبی مردم نیز جایگاه ویزهای دارند. در عملیات حفاری در سالهای نه چندان دور ( ۱۳۵۴ ) در عمق یک متری ابتدا آجرهای سنگ فرش دوره صفویه و در اعماق ۲ تا ۵/۲ متری یک محراب بسیار زیبا با گچ بری مربوط به زمان سلجوقیان و در عمق ۳ تا ۵/۳ متری خشتهای بزرگ ( گبری ) پیدا شده که اینها نشان می دهد این که این مکان در ابتدا آتشکده و معبد زردشتیان که بعد از مسلمان شدن اهالی به مسجد تبدیل که در زمان سلجوقیان بازسازی و در زمان صفویان مرمت شده است .
سبک معماری مسجد چهار ایوانی
ایوانهای شمالی، جنوب و سایر ایوانهای واقع در اضلاع شرق و غرب، مسجد را به شکل مسجدی چهار ایوانی در آورده بود.صحن مسجد که وسعت زیادی نیز نداشت چهار ضلعی بود و در چهار جانب ایوانهایی داشت با صفههایی در زوایای بالا که مشرف به صحن بود و دو تا از این صفهها که در زوایای جنوب شرقی و شمال شرقی قرار داشتند پنجرههایی داشتند که به کوچهکناری مسجد باز میشد از این صفهها علاوه بر استفادههای جنبی نظیر مکتبخانه و نشیمن بعنوان دیدهبانی و اتاقهای نگهبانی نیز استفاده میگردید.
نمای داخلی مسجد بیشتر کارهای آجری ساده بود که در قسمتهای تعمیری آن گچبری ساده و در بعضی قسمتها گچبری تزئینی که اکثراً آیات قرآن بود منتقوش گردیده بود. کف ایوانها از کف صحن اندکی مرتفعتر بود. داخل دیوار ایوانها گچ کاری ساده و نمای خارجی آنها آجرهای برجسته بود.
ایوان شمالی
ایوان شمالی با همان سبک سلجوقی با اندک تغییراتی که در گچبریهای آن در قرن نهم و دهم و یازدهم هجری بخصوص در زمان حکمرانی حسن بهادر خان معروف به ازون حسن و پادشاهان صفویه داده شده بود، باقی بود
در ایوان شمالی صفهای بود با ویژگیهای یک مکتبخانه که نشان میداد در این صفه قبلاً ملاها بتدریس میپرداختند ( از این صفه خوانین نیز در مراسم تعزیه خوانی برای تماشای مراسم تعزیه استفاده میکردند
).
در گوشه ایوان شمالی منبری منبت کاری وجود داشت که مداحان و ملاها بر روی آن مینشستند و به روضهخوانی میپرداختند
.
ایوان جنوبی
ایوان جنوبی احتمالاً در اثر سیل و عوامل نامساعد جوی تخریب و بجای آن ایوانی ساخته شده بود که سطح داخلی آن با تختههای چوبی تزئین گردیده بود.تختههای بکار رفته در این ایوان با آیات قرآن و نقاشیهای زیبایی تزئین و آراسته شده بود ).
ایوان شرقی
در ایوان شرقی تحولات ساختمانی و تغییر و تبدیلهایی به عمل آمده بود که سبک معماری آن بدرستی قابل تشخیص نبود.
درب اصلی مسجد جامع در زاویه جنوب شرقی این ایوان واقع گردیده بود ( سر در این قسمت مسجد دارای دو منار کوچک در بالا و تزئینات گچبری بسیار زیبا در متن و دری منبت کاری شده بود).
گلدسته خشتی آجری مسجد نیز در زاویه شمال شرقی این ایوان به ارتفاع ۱۴ متر، بنا گردیده بود. در کل، این ایوان و دو سر درب زیبا و خوش حالت مسجد که مزین به کتیبههای خط کوفی از کاشی فیروزهای و گچبری زائد الوصفی بود به انضمام بناهای جنبی از نظر ساختمانی وضع مخصوص داشت که دل هر بینندهای را تسخیر مینمود
.
ایوان غربی
این ایوان بصورت سایهبانی در جلو درب ورودی به صحن زیر گنبد ساخته شده بود. سبک معماری این ایوان نیز بخاطر تغییراتی که در ادوار مختلف داده شده بود چندان مشخص و گویا نبود ولی زیربنای اصلی آن به زمان سلجوقیان میرسید
.
قبلاً ساختمان صحن و بناهای اطراف صحن طوری ساخته شده بود که درب ورودی تمام حجرهها بطرف درب اصلی باز میشد در داخل حجرهها واطاقها علاوه بر آثاری که از زمانهای پیش برای سوگواری ماه محرم جمعآ وری شده بود. سکوهایی برای نشستن در چهار طرف دیوارها ساخته بودند که مردم محل در این حجرهها قرآن و سواد میآموختند. گویا در زمانهای صفویه و قاجاریه از این مسجد علاوه بر ادا نماز جماعت و اجرای مراسم سوگواری و روضهخوانی بعنوان مکتب خانه نیز استفاده میشده است. ملاها یکی از دیگری در آن به تدریس قرآن مجید و همچنین کتب قدیمی میپرداختند ( از جمله کتبی که در قدیم جهت سوادآموزی توسط ملاها به دانشآموزان آموخته میشد میتوان از کتب نصاب – حیله المتقین – مفاتیح الجنان – پنجلهم و سیاق ) را نام برد که هر بار یکی از آنها به اتمام میرسید شاگرد میتوانست آن کتاب را کاملاً بخواند و حتی به همدرسان یا شاگردان دیگر بیاموزد. احترام و اراداتی که اهالی میمه و دهات مجاور نسبت به این مسجد دارند اهمیت خاصی به آن بخشیده است. بطوریکه آنرا نه تنها یک مکان مقدس و خانه خدا که مکان نماز است میدانند بلکه از طرفی عقیده دارند که این مسجد امامزاده و شفا خانه است و حاجات دردمندان و گرفتاران را برآورده میکند و از اقصا نقاط این منطقه برای تبرک و عرض ارادات به اینجا میآیند و هدایایی بعنوان تقریب به مسجد اهداء میکنند
.
محراب مسجد
در طرف قبله مسجد جامع محرابی وجود دارد که قبلاً سنگی زیبا و حجاری شده بصورت کتیبهای منقور از خطوط برجسته کوفی آنرا تزئین کرده بود
محراب و اطراف محراب مسجد قبلاً بسیار زیبا و با نقاشی،گچبری و کاشیهای نفیس و دارای تزئینات پیچیده و منحصر بفردی بود که درتاریخ ۵۵۱ هـ ق توسط ابوطاهر حسین بن غالی از اهالی کاشان بنا گردیده بود. در بازسازی مسجد اطراف محراب تخریب و سنگ محراب آن به موزه ایران باستان منتقل گردید و اطراف محراب دوباره توسط مرحوم صدرالسلام با گچبریهای زیبا و زائد الوصفی گچبری گردید.
مرحوم صدرالسلام آیات قرآن را بصورت گل و بته با مهارت خاصی در اطراف محراب گچبری نموده است .تزئینات مزبور تمامی اطراف محراب و هلال طاقنماهای اطراف و پشت بغلهای هلالها و ستونهای گرد طرفین زیر گنبد وایوانها و سر در ورودی را فرا گرفته است. و از نظر گچبری از کارهای بسیار ممتاز و برجسته مساجد ایرانی است.