تالاب ازگن | طبیعتی رویایی و خیالی در شهر دورود

این تالاب یک اسم دیگر دارد که نام اصلی و تمام مردم ساکن درآنجا به این اسم میخوانند: تالاب هیور. البته محلی ها به دو اسم دیگر نیز صدا میکنند : تالاب چمچید و تالاب آبگرمه. البته کسی نمیداند چرا اون منطقه و آبشارش به اسم آبگرمه خوانده میگردد. من مطلع میگویم: محلی ها هم نمی دانند و من و دوستم کیانوش پنح سال قبل به منطقه رفته و من بخاطر کنجکاوی غارهای سخت ان منطقه را میگشتم. یک سوراخ در یک صخره ی نسبتا سخت پیدا کردم که وارد شدم مبهوت شده و با پیمایش روبه پایین به چندحوصچه ی اب گرم زیر زمینی راه پیداکردم. او و پدر و خاندانش میدانستند چنین چیزی موجود است. پس از بازگو کردن پدرش گفت ما قدیم زمانی گله را برای چرا به کوه میبردیم هوا بسیار سرد میشد و ما بخاطر گرم کردنمان در چند سوراخ و یک شکاف که گرمایی ازآن خارج میشد به آنها پناه میبردیم تا از سوز سرما صدمه نبینیم.خلاصه از دهها نفر محلی های سن بالا پرسیدم ولی کسی از وجود این حوضچه های باصفا هیچ نمیدانست. فقط می گفتند چون آبشار آبگرمه مقداری دمای آبش از بقیه آبشارهای اطراف سردی کمتری دارد فکر میکردیم بخاطر همین است ولی درصورتیکه آبشار با تنگه آبگرمه فاصله بسیار زیادی دارد. خلاصه من تاحالا اینو نگفته و الان میگم خصوصی بماند تا زمانیکه بتوان درست و حسابی ان را معرفی کرده که صدمه نبیند چون من حدس میزنم بخاطر برخی علامت ها درون آن چند محل ورودی بخاطر گنج یابی عده ای آمده و خراب میکنند.به یقین خودم نیز میدانم بخاطر علائم خاص و اشکال خاص معنا دار آنجا برای کشف دوره ها و تاریخ تمدن این نقطه باید ابتدا اصولی جلو رفته. اما اگر شما مایل بودید من در خدمتم با افتخار ولی به شرطی که تا خیال من و خودشما؛ از حفظ و جلوگیری از تخریب آن آثار راحت نشده رسانه ای نکنید. البته حتی رسانه ای هم بشود بخاطر دسترسی سخت و ناشناخته و دوراز نقاط معروف منطقه نمیتوانند ابدا پیدایش کنند. ولی میگم بیایید شما قدمتان بروی چشم.
تالاب هیور سی سال قبل تمام سال آب داشت که متاسفانه بخاطر بارندگی های کم و خشکسالی الان فصلی گردیده. قدیمترها مردم یکی از روستاهای زیر تنگ یا چمچید درآنجا سیاه چادر می زده اند. اسب ها ابدا وحشی نیستند و دقت کنید چند عدد شان را نعل زده و یکی از آنها افسار دارد و همگی آن گله اسب از دوست صمیمی من آقای کیانوش دادند و پدر ایشان آقای توکل دالوند و عموی ایشان محمد دالوند میباشند؛ ساکن در روستای زیر تنگ میباشند.البته آنها بخاطر شغل و تحصیلات همگیشان در شهر دورود ساکن هستند. و پدر خانم محمد از انها نگهداری کرده و خودشان هم بخاطر نگهداری انها دو اسب یکی عرب و یکی نزاد لرستانی از انها برای خود انتخاب کرده اند که صاحب سه کره نیز بوده. و شما و گردشگران بخشی از انها را دیده اند. برای تغذیه اسب ها در سرمای زمستان هر ساله دو بار کامیون نیمه سنگین کاویان در شهریور ماه علوفه برده و در منزل دوستم کیانوش نگهداری میشوند. زمستان سال گذشته پلنگ سه عدد از اسبها را در تنگه ی زیبای چالسی شکار کرد. البته مقصر و کوتاهی امانتدار بود؛ انها را کامل رهاکرده و رسیدگی نکرده بودند. البته نوش جان پلنگ ؛ قول یکی از کره اسبها را به من داده بودند و به خاطر اون کره ی خاص نژاده من رایگان علوفه میبردم. که همان کره اسب نازنینم را را متاسفانه پلنگ شکار کرد.

دقت بفرمایید:
دوباره اومدید دورود به من اطلاع دهید تا شمارا به اطراف همین منطقه برده تا مکانهایی زیبا باور نکردنی و البته خدا را شکر بکر و ناشناخته تاعمر بیشتر از صد و بیست ساله تان فراموش نکرده. و افتخاری هم برای بنده باشد بخاطر آشنایی با شما.ایشالا.
ازگن یا گرسله نام کوهی با فاصله ی زیاد از این تالاب بوده و اولین عکاس حرفه ای که باعث پخش نام اشتباه تالاب هیور به ازگن بود اقای محسن منصوری بودند. حتی ازگن هم برای اون کوه نیز به غلط نوشته و تلفظ میگردد نامش کوه ازگنه میباشد. درکل تشکر از زحمات و بینش شما و آن نامها آنقدر نیز مهم نیستند.
ا