قلعه الموت یا دژ الموت مقرّ حسن صباح یکی از قلعه های تاریخی ایران است. دژ الموت در منطقه الموت قزوین و در قسمت شمال شرقی روستای گازرخان (قصر خان) قرار دارد.
موقعیت قلعه بر فراز صخرهای به بلندای ۲۱۶۳ متر از سطح دریا که بلندی صخره از زمینهای پیرامون خود ۲۰۰ متر و گستره دژ ۲۰،۰۰۰ متر مربع میباشد. این کوهستان از نرمهگردن شروع شده و به طرف غرب ادامه پیدا کردهاست. صخرههای پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شدهاند. اگر قصد سفر به استان قزوین را دارید بازدید از این قلعه زیبا را ازدست ندهید.با دُرناتریپ همراه باشید تا به بررسی این قلعه تاریخی بپردازیم.
موقعیت قلعه الموت
هر چهار طرف قلعه پرتگاه است و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی است که کوههودکان با فاصلهای نسبتاً زیاد بر آن مشرف است. این قلعه یکی از جاذبههای گردشگری الموت محسوب میشود. این دژ به عنوان پایگاه مرکزی فعالیت حسن صباح بنیانگذار حکومت اسماعیلیان و دیگر رهبران آنها بهشمار میرفت. به دلیل شرایط سخت جغرافیایی، این دژ از دسترسی دشمنان به دور و دستیابی به آن بسیار سخت بود.
معماری قلعه الموت
قلعهٔ الموت را مردم محل «قلعه حسن» مینامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شدهاست. قسمت باختری که دارای ارتفاع بیشتری است به نام جورقلا (یعنی قلعه بالا) و پیلاقلا (یعنی قلعه بزرگ) خوانده میشود. طول قلعه حدود ۱۲۰ متر و عرض آن در نقاط مختلف بین ۱۰ تا سی ۳۵ متر متغیر است. دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعهٔ بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شدهاست، کمتر از سایر قسمتها آسیب دیدهاست. طول آن حدود ۱۰ متر و ارتفاع آن بین ۴ تا ۵ متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بودهاست. در جانب شرقی این اتاق، دیواری به ارتفاع ۲ متر وجود دارد که پی آن در سنگ کنده شده و پشت کار آن نیز از سنگ گچ بنا شدهاست و نمای آن از آجر میباشد. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق در داخل سنگ کوه کندهاند.
در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملاً تخلیه بکنند، دوباره پرآب میشود. احتمال میدهند که این چاله با حوض جنوبی ارتباط داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول ۱۲ متر و پهنای ۱ متر قرار دارد که از سطح قلعه پایینتر واقع شدهاست و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول ۸ متر و عرض ۵ متر در سنگ کندهاند که هنوز هم بر اثر بارندگیهای زمستان و بهار پر از آب میشود. در کُنج جنوبغربی این حوض، درخت تاک کهنسالی که همچنان سبز و شاداب است، جلب توجه میکند.
این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد، همان محلی است که حسن صباح مدت ۳۵ سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری مینمودهاست. در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانوادههای آنها ساکن بودهاند در حال حاضر، آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقیماندهاست. در جانب شمال این دیواره، ۱۰ آخور برای چارپایان، در داخل سنگ کوه کنده شدهاست. گذشته از آثار دیوار جنوبی، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع ۲ متر هم چنان پابرجاست؛ ولی از دیوار شرقی اثری دیده نمیشود. در این سمت، سه آبانبار کوچک در دل سنگ کندهاند و چند اتاق نیز در سنگ ساخته شده که در حال حاضر ویران شدهاند. بین دو قسمت قلعه؛ یعنی قلعهبالا و پایین، میدانگاهی قرار دارد که بر گرداگرد آن، دیواری محوطه قلعه را به دو قسمت تقسیم کردهاست. در حال حاضر، در میان میدان آثار فراوانی به صورت تودههای سنگ و خاک مشاهدهمیشود که بیشک باقیمانده بناها و ساختمانهای فراوانی است که در این محل وجود داشته که اکنون ویران گشتهاند.
بهطور کلی باید گفت، قلعهالموت که دو قلعه بالا و پایین را در بر میگیرد، به صورت بنای سترگی بر فراز صخرهای سنگی بنا شده و دیوارهای چهارگانه آن به تبعیت از شکل و وضع صخرهها ساخته شدهاند؛ از اینرو عرض آن بهخصوص در قسمتهای مختلف فرق میکند. از برجهای قلعه، سه برج گوشههای شمالی و جنوبی و شرقی همچنان برپایاند و برج گوشه شرقی آن سالمتر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمالشرقی قرار دارد. مدخل راه منتهی به دروازه، از پای برج شرقی است و چند متر پایینتر از آن واقع شدهاست. در این محل، تونلی به موازات ضلع جنوبشرقی قلعه به طول ۶ متر و عرض ۲ متر و ارتفاع ۲ متر در دلسنگها کنده شدهاست. با گذشتن از این تونل، برج جنوبی قلعه و دیوار جنوبغربی آن، که روی شیب تخته سنگ ساخته شدهاست، نمایان میگردد.
این دیوار بر دشت وسیع گازرخان که در جنوب قلعه قرار دارد، مشرف است؛ به نحوی که درهٔ الموت و رود جاری دیده میشود. راه ورود به قلعه با گذشتن از کنار برج شرقی و پای ضلع جنوبشرقی، به طرف برج شمالی میرود. از آنجا که راه ورود آن در امتداد دیوار، میان دو برج شمالی و شرقی، واقع شدهاست استحکامات این قسمت، از سایر قسمتها مفصلتر است و آثار برجهای کوچکتری در فاصله دو برج مزبور دیده میشود. دیوارهای اطراف قلعه و برجها، در همه جا، دارای یک دیوار پشتبندی است که ۸ متر ارتفاع دارد و به موازات دیوار اصلی بنا شدهاست و ضخامت آن به ۲ متر میرسد. از آنجا که در تمام طول سال، گروه زیادی در قلعه سکونت داشته به آب فراوان نیاز داشتهاند؛ سازندگان قلعه با هنرمندی خاصی اقدام به ساخت آب انبارهایی کردهاند و به کمک آبروهایی که در دل سنگ، از فاصلهٔ دور، آب را بر این آب انبارها جاری مینمودهاند.
در پای کوهالموت، در گوشهٔ شمالشرقی، غار کوچکی که از آبروی مجراهای قلعه بوده، دیدهمیشود. آب قلعه از چشمهکلدر که در دامنهٔ کوه شمال قلعه قرار دارد، تأمین میشدهاست. مصالح قسمتهای مختلف قلعه، سنگ،ملاتگچ، آجر، کاشی و تنپوشههای سفالی به قطر ۱۰ سانتیمتر است. آجرهای بنا که مربع شکل و به ضلع ۲۱ سانتیمتر و ضخامت ۵ سانتیمترند، در روکار بنا به کار بردهشدهاند. در ساختمان دیوارها، برای نگهداری دیوارها و متصل کردن قسمتهای جلو برجها به قسمتهای عقب، در داخل کار، کلافهای چوبی بهطور افقی به کار بردهاند. از جمله قطعات کوچک کاشی که در ویرانههای قلعه به دست آمده، قطعهای است به رنگ آبیآسمانی با نقش صورت آدمی که قسمتی از چشم و ابرو و بینی آن کاملاً واضح است. امروزه در دامنهٔ جنوبی کوههودکان که در شمال کوه قلعهالموت واقع شدهاست، خرابههای بسیاری دیده میشود که نشان میدهد روزگاری بر جای این خرابهها، ساختمانهای بسیاری وجود داشتهاست.
در حال حاضر، اهالی محل خرابههای این محوطه را دیلمانده، اغوزبن، خرازرو و زهیرکلفی مینامند. همچنین در سمت غرب قلعه، قبرستانی قدیمی معروف به اسبهکلهچال وجود دارد که در بالای تپهٔ مجاور آن، بقایای چند کورهٔ آجرپزی نمایان است. در قلهٔ کوههودکان نیز پیهسوزهای سفالین کهن به دست آمدهاست. سال بنای قلعهالموت در کتاب نزههالقلوب حمدالله مستوفی، دویست و چهل و شش ه -. ق ذکر شده که همزمان با خلافت المتوکل خلیفهٔ عباسی میباشد.
امکانات دفاعی قلعه الموت
تنها راه ورود به قلعه الموت در انتهای ضلع شمال شرقی، چند متر پایینتر از برج شرقی دژ واقع شده که کوههودکان با فاصلهٔ نسبتاً زیاد بر آن مشرف است. در این محل تونلی در تخته سنگ بریده شده که دارای ۶ متر طول، ۲ متر عرض و ۲ متر ارتفاع است. در دامنهٔ جنوبی کوه قلعه، خندقی به طول تقریبی ۵۰ متر و ۲ متر عرض کنده و آن را از آبی که از داخل قلعه میآمده پر میکردهاند تا هیچ راه نفوذی از آن جبهه متصور نباشد. بر روی دامنههای دیگر نیز هرجا بیم بالا رفتن مهاجمان میرفته خندقهایی کنده شده و دیوار بالایی آنها را مورب برآوردهاند تا امکان هر عبوری را محدود نماید.
ویرانی قلعه
این قلعه در شوال ۶۵۴ هجری قمری بهدستور هلاکوخانمغول به آتش کشیده و ویران شد و از آن پس بهعنوان تبعیدگاه و زندان مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از سال ۹۳۰ هجری قمری و ابتدای حکومت شاه طهماسب صفوی تا سال ۱۰۰۶ هجری قمری قلعه کالبدی سالم داشتهاست.
متاسفانه حفاریهایی که در دورهٔ قاجار برای یافتن گنج در قلعهٔ الموت انجام شده، سبب ویرانی آن شدهاست.
قلعه الموت مربوط به کدام فرقه است
قلعه الموت مربوط به فرقه حسن صباح و فرقه اسماعیلیه میباشد.حمدالله مستوفی دربارهٔ این قلعه گفتهاست که این بنا به دست «داعی الی الحق حسن بن زید» بنا شدهاست. حسن صباح در سال۴۸۳ هجری قمری این قلعه را تصرف کرد و اکنون دژ به نام دژ حسن صباح نیز نامیده میشود. عمده شهرت دژ به علت فعالیتهای نظامی-امنیتی حسن صباح درآن بودهاست.
ثبت در آثار ملی
قلعه الموت در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۲۵۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
قلعه الموت کجاست؟ و چگونه به آنجا بروم؟
قلعه الموت یکی از دیدنی ترین و تاریخی ترین جاذبه های گردشگری ایران است که گردشگران زیادی را به خود جذب میکند. برای بازدید از این قلعه باید به استان قزوین بروید. این قلعه از شهر قزوین حدود ۱۰۸ کیلومتر فاصله دارد که برابر زمانی ۲ تا ۳ ساعته است. البته دلیل طولانی شدن این زمان با توجه به مسافتی که دارد، راه و مسیر پر پیچ و خم آن و باریک بودن جاده در بعضی از قسمت ها است. البته در طول مسیر مناظر زیبا و چشم نوازی وجود دارد و به همین دلیل مسیر آن مسیری خسته کننده نخواهد بود.
علاوه بر این در طول مسیر استراحت گاه ها و محل هایی برای پذیرایی هم وجود دارد که در صورت تمایل می توان در آن ها مدتی را سپری کرد.