هگمتانه | شهری به قدمت تاریخ

هگمتانه نخستین پایتخت ایران بود و به همراه آتن در یونان و رم در ایتالیا، از معدود شهرهای باستانی جهان است که همچنان زنده و مهم مانده‌ است. هرودوت این شهر را ساخته دیاکو دانسته و گفته‌است که هفت دیوار داشته که هر کدام به رنگ یکی از سیاره‌ ها بوده‌اند.

دانشنامه ایرانیکا، بنیانگذاری ماد را سال ۷۰۸ پیش از میلاد به مرکزیت هگمتانه و توسط دیاکو ذکر می‌کند.

در سال ۵۵۰ پیش از میلاد، ایشتوویگو، شاه ماد از کوروش هخامنشی شکست می‌خورد و پیرو آن هگمتانه به تسخیر کوروش در می‌آید.

در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، داریوش سوم کشته شده و هگمتانه فتح می‌شود. همچنین تخت جمشید به وسیله اسکندر مقدونی ویران شده و حکمرانی هخامنشیان پایان می‌پذیرد.

هگمتانه
هگمتانه

نام و ریشه‌شناسی

نام این شهر در سنگ‌نوشته داریوش یکم در بیستون در زبان فارسی باستان «همگمتانَ»، در زبان ایلامی «اَگ-مَ-دَ-نَ» و در زبان اکدی «اَ-گَ-مَ-تَ-نُ» ثبت شده‌است. معمولا چنین تفسیر می‌شود که این واژه از «هَنگمَتَ» به معنای «محل گردآمدن» مشتق شده‌  و نتیجه گرفته می‌شود که پیش از شکل‌گیری دولت ماد، نوعی گردهمایی مردمی در اینجا انجام می‌شد. هرودوت به یک گردهمایی مادها که در آن دیاکو به شاهی برگزیده شد، اشاره می‌کند ولی محل آن را مشخص نکرده‌ است.

واژه ایلامی «هَل. مَتَ. نَ» به معنای «سرزمین مادها» احتمالا نباید درست باشد چرا که شهر پایتخت مادها نمی‌توانست نامی ایلامی داشته باشد یا «سرزمین» نامیده شود.

جرج کرزن، پیشنهاد کرده‌است که با توجه به اینکه در آن‌جا هفت شهر، هگمتانه نامیده می‌شوند و چهارتای آن‌ها در پارس قرار دارند، این نام در واقع برای پایتخت یا شهر شاهی تعیین شده بود.

بنا بر هر دو زمینه تاریخی و باستان‌شناسی، تطبیق هگمتانه با همدان، قطعی است. با این حال، کمبود آثار باقی‌مانده قابل مشاهده از دوران پیش از اسلام در این منطقه، باعث شده که برخی از نخستین بازدیدکنندگان اروپایی، مکان‌های جایگزینی همچون شوش، کنگاور و تخت سلیمان را برای هگمتانه پیشنهاد دهند.

همچنین، سکه‌هایی از زمان ساسانی کشف شده که محل ضرب آن‌ها «اهمتان» قید شده‌است. نخستین اشاره نوشتاری به نام مادها و سرزمین ماد، در سالنامه بیست و چهارم سارل مانزر سوم (۸۳۶ قبل از میلاد) و سارگن دوم (۷۱۵ قبل از میلاد) بوده‌است که از این قوم و سرزمین آنان به نام «مادای» یا «آمادای» یاد کرده‌اند.

تاریخچه

با توجه به موقعیت و منابع استراتژیک هگمتانه، این محوطه احتمالا قبل از هزاره یکم پیش از میلاد اشغال شده بود، هرچند که شواهد تاریخی و باستان‌شناختی در این مورد وجود ندارد. بنا به گفته هرودوت، هگمتانه در اواخر سده هشتم پیش از میلاد به عنوان پایتخت مادها توسط دیاکو برگزیده شد. هرودوت مجتمع شاهانه شامل قصر، خزانه‌داری و اقامت‌گاه نظامی که بر روی تپه‌ای ساخته شده بودند را توصیف می‌کند و می‌گوید که این مجتمع توسط هفت دیوار متحد المرکز که هر دیوار داخلی از دیوار بیرونی بلندتر بود و بر آن اشراف داشت، ساخته شد. با وجود دو سده درگیری در سرزمین‌های مادی مرکز زاگرس، آشوریان هیچ‌گونه گزارش روشنی از هگمتانه ارائه نداده‌اند و ممکن است که آن‌ها هرگز در شرق الوند پیش‌روی نکرده باشند. سنت‌های قدیمی دیگری، منشأ شهر هگمتانه را به سمیرامیس افسانه‌ای یا به جمشید نسبت می‌دهند.

هگمتانه
هگمتانه

دوران مادها

سایت اصلی کاوش تپه هگمتانه

شهر هگمتانه را مردمان آریایی ماد در سده ۱۷ پیش از میلاد بنا نهاده و آن را پایتخت نخستین شاهنشاهی ایرانی قرار دادند. هرودوت بنای آن را به دیاکو نخستین شاه ماد نسبت داده و گفته‌ است که هفت دیوار داشته که هر کدام به رنگ یکی از سیاره‌ها بوده‌، ولی گروهی از دانشمندان بنای آن را به فرورتیش، سومین شاه ماد نسبت داده‌اند.

هگمتانه
هگمتانه

برخی معتقدند که «کَر کَشی» که در لوح‌های آشوریان به آن اشاره شده، در محل همدان بوده‌است. آشوریان باستان به شهرهای قوم کاسی، عنوان «کار کاشی» داده بودند، که «کار» به معنی قرارگاه یا منزلگاه و «کاشی» اسم قوم «کاسی» است، و از این رو می‌گویند که اسم قبلی هگمتانه، «اکسایا» یعنی شهر کاسی‌ها بوده‌است.

مادها، گروهی از مردمان آریایی بودند، که در شمال، مرکز و غرب ایران ساکن شدند. عواملی مانند رشد اجتماعی و فرهنگی، تماس با گروه‌های بومی ساکن فلات ایران، وجود همسایگانی قدرتمند و احساس نیازهای جدید سیاسی و اجتماعی، آن‌ها را وادار به اتحاد و ایجاد حکومتی مقتدر نمود، به‌طوری‌که قوی‌ ترین قوم آن روزگار یعنی آشوری‌ها را، برای همیشه از صفحه روزگار محو کردند.

گزارش‌های مورخین یونانی از ساختار قلعه

روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دوره مادها (از اواخر سده هشتم تا نیمه اول سده ششم پیش از میلاد)، مدت‌ها مرکز امپراتوری مادها بوده و پس از انقراض آن‌ها به عنوان یکی از پایتخت‌های هخامنشی (پایتخت تابستانی و احتمالا محل خزانه آنها) به‌شمار میرفته‌ است. گفته‌های هرودوت مورخ یونانی، در سده پنجم قبل از میلاد، مهم‌ترین منبع تاریخی در این مورد میباشد. وی بنای اولیه این شهر را به «دایاکو» نخستین شهریار ماد نسبت می‌دهد (۷۲۸ قبل از میلاد). هرودوت اوضاع سیاسی و اقتصادی نامناسب قوم ماد را در دستیابی دیااکو به قدرت موثر می‌داند.

دیگر مورخین یونانی چون پلیبیوس، کتزیاس، ژوستین و گزنفون نیز درباره هگمتانه مطالبی جمع‌آوری کرده‌اند. دیاکو پس از اینکه هگمتانه را به پایتختی خود برگزید، تصمیم به ساخت قصری عظیم و مستحکم، به صورت هفت قلعه تودرتو، گرفت؛ به‌ طوریکه کاخ پادشاهی و خزانه، در درون قلعه هفتم قرار داشته باشند. دیاکو، به تقلید از رنگ‌آمیزی قصرهای بابلی، دستور داده بود کنگره‌های هر قلعه را به رنگی مخصوص درآورند.

به این ترتیب: رنگ کنگره‌های قلعه اول سفید، دومی سیاه، سومی ارغوانی، چهارمی آبی، پنجمی نارنجی، و کنگره‌های باروی داخلی سیمین و زرین بودند. محیط بیرونی‌ترین دیوار قلعه، تقریبا به اندازه حصار شهر آتن بوده‌ است.

قصر شاهی، که در آخرین قلعه درونی بر پا شده بود، دارای صدها اتاق بوده و مردم خانه‌های خود را بیرون این قلعه‌ها و در کنار آن ساخته بودند. بنا به درخواست دیاکو، قوم ماد شهرهای کوچکی را که در آن میزیسته‌ اند، رها ساخته و به پایتخت آمده و در اطراف قلعه شاهی، خانه‌ های خود را بنا کردند. پلیبیوس مورخ یونانی (۲۰۴ تا ۱۳۲ قبل از میلاد) می‌نویسد: «در دامان کوه اورنت، («اورنت» یا «اورانتس» = الوند)، شهر هگمتانه با قلعه و ارگ مستحکم و حیرت‌آوری قرار گرفته و قصر شاهی در داخل آخرین قلعه آن استوار گردیده‌است. وضع ساختمانی، آرایش عجیب و تزییناتی که در آن به کار رفته به نحوی بوده، که توصیف آن مبالغه‌ آمیز به نظر می‌رسد. چوب‌هایی که در آن به مصرف رسیده، پوشیده از زر و سیم است. درها، ستون‌ها و رواقهای آن، با هزاران گونه کنده‌کاری و نقش و نگار آراسته شده‌اند. یک دیوار بی‌ پیرایه و یک تیر عاری از زیور، در آن کاخ نیست. حتی کاشی‌هایی که زینت‌بخش «ازاره‌ها» و دیواره‌های درونی قصر است، با پوششی از آب نقره، سیم اندود گشته و همه چوب‌ها از جنس سرو و کاج هستند.»

کتزیاس مورخ یونانی و پزشک معروف اردشیر دوم هخامنشی (۴۰۴ تا ۳۰۵ قبل از میلاد) می‌نویسد: « «سمیرامیس» ملکه آشور، پس از دیدن وضعیت شهر و موقعیت مناسب آن دستور داده، که برای او در آنجا کاخی بسازند و چون دیده‌است که در شهر تازه احداث کمبود آب وجود دارد، دستور داده تا با صرف هزینه‌ای گزاف، نهری ساخته و آب دریاچه‌ای را که در آن سوی کوه اورنت (الوند) است، به این شهر سرازیر نمایند.»

ابوبکر احمد بن محمد اسحاق همدانی – معروف به ابن فقیه – در کتاب البلدان خود، که در حدود سال ۲۹۰ هجری به تحریر درآمده، به نقل از یکی از دانشمندان پارسی می‌نویسد: «همدان بزرگ‌ترین شهر جبال و حدود چهار فرسنگ در چهار فرسنگ بوده‌است.»

بخت‌النصر بعد از فتح و ویرانی بیت‌المقدس، فرمانده‌ای به نام صقلاب را به قصد تصرف همدان می‌فرستد، ولی وی شکست خورده و در نامه‌ای به بخت‌النصر می‌نویسد: «من به شهری آمده‌ام، دارای بارویی بلند و سرکش و مردمی بسیار و کوی و برزن‌هایی فراخ و رودهای فراوان.»

دورهٔ هخامنشیان

پس از انقراض مادها، هر چند هگمتانه مرکزیت نخستین را نیافت، ولی به جهت قرار گرفتن در مسیر راه شاهی، که پارسه (تخت جمشید) را به سارد متصل می‌کرد، به عنوان پایتخت تابستانی هخامنشیان مورد توجه خاص بود و از این رو  آن را آباد کردند.

در زمانی که داریوش سوم با اسکندر مواجه می‌شود، هگمتانه به صورت ویرانه‌ ای بوده‌ است؛ ولی داریوش سوم بنا به پیشنهاد یاران خود، دستور می‌دهد در میانه شهر، کوشکی بزرگ که آن را ساروق می نامیدند، بسازند. در این کوشک، سیصد مخفی‌گاه برای گنجینه‌ها و دارایی‌ها بر پا شد و برای آن هشت درب آهنین ساختند، که همه دو اشکوبی (دو لختی) و هر اشکوب، به بلندای دوازده گز بود.

چنان‌که ملاحظه شد، درباره چگونگی احداث و نام بنیان گذاران هگمتانه در بین مورخین یونانی، اتفاق نظر وجود ندارد. مورخین اسلامی نیز در این زمینه با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در مورد محل دقیق آن هم نظریات متفاوتی ارائه شده‌است. گرچه اکثر مورخین، پژوهشگران و باستان‌شناسان مانند محمدتقی مصطفوی، رومن گیرشمن، اریش فریدریش اشمیت، لوشای و پرا دارا، تپه‌ای را که هم‌اکنون در شهر همدان به نام هگمتانه معروف است، محل اصلی شهر باستانی هگمتانه می‌دانند.

دوره پارتیان

سنگ‌نوشته یونانی بر روی تندیس هرکول در بیستون که قدمت آن به سال ۱۴۹/۱۴۸ پیش از میلاد می‌رسد، به کلئومنز به‌عنوان ساتراپ «ایالت‌های بالا» (ماد) اشاره می‌کند؛ به نظر می‌رسد که ماد و هگمتانه تا سال ۱۴۷ پیش از میلاد، یعنی تا زمان پادشاهی مهرداد یکم، سقوط نکرده بودند. آنتیوخوس هفتم در سال ۱۳۰ پیش از میلاد به قصد بازگردانی قدرت سلوکی به ایران، احتمالاً برای مدت کوتاهی در هگمتانه توقف کرد، چنان‌که تیگران دوم نیز در سال بعد برای حمله به مهرداد دوم، مدتی در هگمتانه بود. پارتیان همچنان از هگمتانه به عنوان پایتخت تابستانی و ضرابخانه سلطنتی استفاده می‌کردند. سازه‌های پارتی در شهر، دژی که بر تپه مصلی قرار داشت را شامل می‌شد.

دوره ساسانی

هگمتانه تا سال ۲۲۶ میلادی به پارتیان وفادار ماند، تا اینکه به همراه آتروپاتن (آذربایجان) از سمت شمال به تسخیر اردشیر بابکان درآمد. در اینجا مدارک متناقضی وجود دارد که آیا هگمتانه به عنوان کاخ تابستانی به کار رفته‌است یا نه. بنابر گفتهٔ ابن فقیه همدانی، ساختمان‌هایی بین تیسفون، پایتخت ساسانیان و کوه الوند و نه فراتر از آن، حتی همدان ساخته شد. شهر در مدت کوتاهی بعد از جنگ نهاوند در ۲۳ ه‍.ق/۶۴۲ م به دست مسلمین افتاد و مرکز استان شد.

نتایج حفاری‌ های تپه هگمتانه

در حفاری‌های باستان‌شناسی سالهای اخیر در تپه هگمتانه مشخص شده‌است که محل کاخ و بناهای اشاره شده، در تپه هگمتانه کنونی واقع بوده‌است.

از جمله ویژگی‌های شهر باستانی هگمتانه، معماری و طرح و نقشه منظم این شهر بوده، که در بین آثار باستانی به دست آمده کم‌ سابقه است. آثار کشف شده حاکی از وجود یک شبکه منظم و پیشرفته آبرسانی در شهر حکومتی ماد ها و پارت‌ ها است. در فواصل بین کانال‌های آب رسانی، معابری بر عرض ۵/۳ متر وجود داشته و کف این معابر، تماما با آجرهای مربع شکل و منظمی، مفروش بوده‌ است. تحقیقات نشان داده که در فواصل ۳۵ متری بین معابر، دو سری واحدهای ساختمانی قرار دارند، که هر کدام شامل یک حیاط مرکزی (هال) است، با اتاق‌ها و انبارهایی به صورت قرینه در گرداگرد آن. به شکلی که هر واحد ساختمانی، فضایی در حدود ۵/۱۷ * ۵/۱۷ متر را در بر می‌گیرد. معابر مذکور با عرض ۵/۳ متر و پی بندی آجری در بخش وسیعی از تپه گسترش داشته و جهت شمال‌شرقی به جنوب‌غربی دارند.

پیشینه حفاری‌های علمی این تپه، به سال ۱۹۱۳ میلادی برمی‌گردد، که هیئتی فرانسوی از طرف موزهٔ لوور پاریس به سرپرستی شارل فوسی، کاوش‌هایی در تپه هگمتانه انجام داد؛ ولی نتایج این کاوشها هیچ‌گاه منتشر نشد.

در طی ۱۰ فصل حفاری انجام شده از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۸، که حدود ۱۴۰۰۰ متر مربع از بقایای این شهر کاویده شد، یکی از کهن‌ ترین دوره‌های تمدن بشری نمایان شده‌ است. همچنین یک حصار طولانی به ارتفاع ۹ متر و دو برج عظیم و کم‌نظیر در درون آن کشف شده‌. از جمله کاوشهای علمی سال ۱۳۶۲ تا کنون که به سرپرستی محمد رحیم صراف به انجام رسیده، منجر به شناسایی شهر بزرگی در دل تپه هگمتانه شد.

همچنین ادامه کاوش‌ها، بخش‌هایی از حصار عظیم شهر به قطر ۹ متر و ارتفاع ۸ متر را آشکار ساخته‌. این حصار در فواصل معین، دارای برجهای عظیم بوده، که هگمتانه قدیم را دربرمیگرفته‌.

به‌طور کلی در یکصد سال اخیر باستان‌شناسان داخلی و خارجی بارها این تپه را حفاری کرده‌اند. ضمن اینکه در طول حفاریهای انجام شده، آثار ارزشمند و بی‌نظیری کشف گردیده، که اغلب متعلق به دوران هخامنشیان و نیاکان آنهاست.

لوح‌ها

لوح زرین به نام «آریارمنه»: این لوح از زرِ ناب و به ابعاد ۱۲ در ۸ سانتیمتر و دارای ۱۰ سطر به خط میخی است. «آریارمنه»، نیای داریوش یکم هخامنشی است. این لوح در موزه برلن در آلمان نگهداری می‌شود.

52a413a8 e000 43c5 9fad ec6f10a14eee | هگمتانه • درناتریپ ✈️

لوح زرین به نام «آرشام»: ابعاد این لوح ۸ در ۱۳ سانتیمتر است. لوح به خط میخی و از دوره هخامنشیان بجا مانده‌ است. این لوح در اختیار مجموعه شخصی مارسل ویدال آمریکایی است.
در سال ۱۳۰۷، هنگام پی‌کنی خانه‌ای بر روی تپه هگمتانه دو قطعه لوح هم‌اندازه، یکی زرین و دیگری نقره، پیدا شد. ابعاد هر لوح ۱۹ در ۸/۱۸ سانتیمتر است و خطوط نوشته شده به خط میخی و محتوای هر دو نوشته یکی است. لوح نقره‌ای در موزه کاخ مرمر و دیگری در موزه ایران باستان در تهران نگهداری می‌شوند.
لوح زرین به نام داریوش دوم: این لوح از زرناب به ابعاد ۵/۲۰ در ۵/۱۸ سانتیمتر بوده و ۲۳ سطر به خط میخی بر روی آن نوشته شده‌است. موزه ایران باستان این لوح را که بیرون از ایران بودخرید و اکنون جزو گنجینه‌های موزه ایران باستان است. لوح دیگری به ابعاد ۲/۱۶ در ۱۳ سانتیمتر یافت شده که دارای ۲۹ سطر به خط میخی است و در سال ۱۳۳۱ خریداری شده و در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود.
لوح زرین به نام اردشیر دوم: این لوح به نام اردشیر دوم پسر داریوش دوم هخامنشی و ابعاد آن لوح ۱۳ در ۱۳ سانتیمتر و دارای ۲۰ سطر به خط میخی است که در روی زر ناب حک گردیده‌اند.

دیگر اشیاء یافت‌شده

کوزه‌ای شکسته، به جا مانده از دوره خشایارشا (پسر داریوش یکم). این کوزه از نقره بوده و قطر دهانه آن ۵/۷ سانتیمتر و ارتفاع آن ۱۲ سانتیمتر است. خطوطی میخی بر این کوزه نقره حکاکی شده‌است که برخی از کلمات آن باقی است و برخی دیگر روی تکه‌های شکسته شده بوده و مفقود مانده‌ است. این کوزه دوره هخامنشی، که در خارج از کشور بود، خریداری گردیده و هم‌اکنون در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود.

موزه هگمتانه
موزه هگمتانه

بشقاب نقره‌ای با قطر دهانه ۲۰ سانتیمتر از دوره هخامنشی. در سال ۱۳۲۴ موزه ایران باستان این بشقاب را خرید و به کشور بازگرداند و اکنون در موزه ایران باستان تهران نگهداری می‌شود.

بشقاب یا جام نقره مربوط به دوره اردشیر یکم هخامنشی. قطر دهانهٔ آن ۷/۲۶ سانتیمتر است. این بشقاب در موزه متروپولیتن نیویورک است. در لبهٔ داخلی بشقاب به خط میخی یک سطر طولانی نوشته شده‌است که ترجمهٔ آن این است: «اردشیر شاه بزرگ، شاه کشورها، پسر خشایارشا، خشایارشا پسر داریوش شاه هخامنشی [بود] که این جام سیمین را [برای] کاخ پادشاهی خود درست کرد.»
ظرف طلا که مانند کاسه‌ای است گود که رویه بیرونی آن دارای برجستگیهایی است. این نقوش از لبه ظرف شروع شده و در وسط برآمدگی تکرار می‌شود. بین برجستگی ها و لبه بالاییِ ظرف یک سطر خط میخی به زبان پارسی باستان، بابلی و عیلامی تکرار می‌شود و ترجمه فارسی‌ اش «داریوش شاه بزرگ» است. قطر دهانه ظرف ۴/۱۸ سانتیمتر و ارتفاع آن ۷/۱۰ سانتیمتر است. این کاسه طلایی دوره هخامنشی، گذشته از ارزش باستان‌شناسی‌ ای که دارد از نظر هنر طلا کاری و ظرافت، می‌تواند یکی از کارهای هنری منحصر به فرد محسوب گردد. این ظرف جزو مجموعه گورگیان در نیویورک است.
پایه ستون سنگی مربوط به اردشیر دوم هخامنشی. این پایه ستون مربعی است به طول ضلع ۹۳ سانتیمتر که از سنگ یک تکه ساخته شده؛ به‌طوری‌که مربع زیرین بزرگ‌تر و در روی آن مربع وسط شال ستون به صورت دایره روی مربع وسط قرار دارد. در حاشیه فوقانی مربع زیرین این ته‌ستون، کتیبه‌ای به خط میخی کنده شده‌است که ترجمهٔ آن چنین است: «ستون سنگی کاخ آپادانا اردشیر بزرگ… پسر داریوش شاه هخامنشی…». از قرار معلوم این ته‌ ستون سنگی پیش از سال ۱۳۱۴ در تپه هگمتانه بدست آمده و تا سال ۱۳۲۸ در اختیار اداره فرهنگ وقت (آموزش و پرورش) بوده‌است. سپس به موزهٔ ایران باستان تحویل داده شد و هم‌ اکنون در همان موزه نگهداری می‌شود.
ته‌ستون دیگری به نام اردشیر دوم هخامنشی. پایه ستونی از سنگ با ۷ سطر کتیبه به خط میخی مربوط به اردشیر دوم که در تپهٔ هگمتانه پیدا شد و هم‌اکنون در تملک شخصی است در انگلستان. کتیبه‌ای که بر این ته‌ستون نوشته شده‌است از این قرار است: «اردشیر شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، شاه این سرزمین، پسر داریوش شاه [که] داریوش پسر اردشیر شاه [و] اردشیر پسر خشایارشا [و] خشایارشا پسر داریوش شاه [و] داریوش پسر ویشتاسب هخامنشی [بودند]، این کاخ را به لطف اورمزد و ناهید و مهر ساختم. [باشد که] مرا از همه بدی‌ها حفظ فرمایند و آنچه من ساخته‌ام از گزند و آسیب محفوظ دارند.»

منبع ویکی پدیا
ارسال یک پاسخ

لطفاً با کلمات فارسی تجربه سفر خود را بنویسید.

سه × سه =

تلفن همراه *